آخرين مطلبم در « فرصت نوشتن»

۱۳۸۹ آذر ۱۰, چهارشنبه

تلگرافي بعداز اعدام شهلا: حالا «انتخاب كن»!






بامداد امروز چارپايه ي قصاص و انتقام، توسط برادر مقتول از زير پاي «شهلا جاهد» كشيده شد و بار ديگر، انتقام بر بخشش غلبه كرد؛ نفرت بر مهر. كينه توزي بر گذشت... امروز علاوه بر قربانيان ديگر اين ماجرا، يعني لاله سحرخيزان و شهلا جاهد، «ناصرمحمدخاني» هم قرباني كنيه توزي خويش شد. زيرا از قبل «انتقام» را انتخاب كرده بود و هيچ تلاشي نكرد تا دومين زن زندگيش را از مرگ برهاند! اين حق قانوني او بود، اما انتظار جامعه از او اين نبود.
امروز دلم براي «تختي» و «پورياي ولي» و مرام پهلواني آن اسطوره هاي ورزش كشورم تنگ شد. امروز دلم براي  مرام تختي لك زد، وقتي خواندم و شنيدم كه ورزشكاران جلوي اوين نرفتند تا محمدخاني را منصرف كنند! دلم براي نسل بي پهلوانم سوخت وقتي ورزشكار ما «ناصرمحمدخاني» هيچ قدمي براي جلب رضايت ساير اولياي دم بر نداشت و در سكوتي سرد ايستاد تا اعدام همسر دومش را هم ببيند و بعد سوار هواپيماي قطر شد تا به قول خودش «دوباره به عالم فوتبال برگردد و روحيه اش(!) عوض شود!» ورزشكار نسل ما، كه روزي «آقاي گل» زمان خودش بود، امروز از خودش گل خورد و در زمين خودي، به «خودش» باخت و به نظرم همزمان با زني كه عاشقش بود، او هم به نوعي مُرد!
ديشب تا صبح در فيس بوك و شبكه هاي اجتماعي ديگر، غوغايي بود. مسئله نجات يك انسان و نجات انسانيت و بخشندگي انساني بود. اما سحرگاه بالاخره بخشش، قرباني انتقام شد. همه ي ما كه ديشب را با هول و هراس گذرانديم، طناب دار را بر گردنمان احساس كرديم و بوي نفرت انگيز «انتقام جويي» را از نزديك لمس كرديم.
از صبح فكر مي كنم «شايد» ما بتوانيم سربازان الهه عفو و بخشايش و گذشت باشيم. و شايد باز هم بتوانيم تلاش كنيم براي برچيده شدن مجازات غيرانساني اعدام! مي گويم «شايد»! چون تقريبا" همه ي ما قربانيان انتقام و كينه توزي و تبعيض هستيم و اگر به آن نفرتها مجال بدهيم، ممكن است ما هم روزي «الهه بخشش» را خواسته يا ناخواسته قرباني يك انتقام جويي كور كنيم. بايد خيلي مراقب شفافيت دلهايمان باشيم. همه ما مي توانيم يا «سربازان انتقام جويي» باشيم، يا «حواريون الهه بخشندگي». اين انتخاب خود ما خواهد بود. هنوز ساعاتي از اعدام شهلا نگذشته است. با خودم مي گويم: "حالا انتخاب كن؛ مي خواهي سرباز الهه بخشندگي باشي يا سرباز ابليس انتقام؟ يادت باشد انتخابي كه الان مي كني، سهم امروز توست از اين ماجراي تلخ كه گذشت. پس مثل همه افراد حاضر در اعدام امروز، تو هم ناگزيري به انتخاب خودت پايبند بماني. انتخاب كن!"
به آن روزي اميد بسته ام كه حواريون الهه بخشندگي، چنان بي شمار شوند كه هر نوع «انتقام» تبديل به يك ضدارزش مطلق شود و هر نوع «بخشش» تبديل به يك «ارزش مطلق» شود. آن روز، احتمالا" اين دنيا جاي زيبايي خواهد شد! من انتخابم را كرده ام! شما چطور؟

۲۳ نظر:

  1. دیروز تولده برادرم بود در سن ۲۶ سالگی در سال ۱۳۶۷ به همراه هزاران زندانی سیاسی دیگر تیرباران شد ، امروز با مادرم تلفنی صحبت میکردم ، میگفت خواب بردارم رو دیده ، مادرم یک آرزو داره " سر نگونی جمهوری اسلامی " ،
    شاید آقای "بابک داد " اگر شما هم همچین برادری میداشتی هیچوقت " سربازان الهه عفو و بخشايش " را انتخاب نمیکردید ؟

    پاسخحذف
  2. آقای داد من فکر می کنم اگر جای مادر لاله بودم شاید در آخرین لحظه شهلا را می بخشیدم به هر حال شهلا اولین قربانی اعدام در حکومت اسلامی نیست سالهاست که ما از این قربانیان داریم چندی پیش بود که در سوگ فرزاد کمانگر معلم با شرف کرد گریستیم و شکی نیست که برای حذف مجازات وحشیانه ی اعدام و سنگسار همه باید دست در دست هم دهیم ولی در مورد این خانم فکر می کنم بیشتر از آنکه در مورد بخشایش اشتباه او صحبت به میان آمده باشد از مظلومیت او گفته اند اما کدام مظلومیت او مظلوم است چون بدون اثبات جرم مجازات شد این درست ولی او مظلوم نیست چون از روی خود خواهی رابطه ای را بر پایه خیانت به دیگری آغاز کرد مظلوم نیست چون خوشبختی خود را در گرو نابودی آشیان دیگری می خواست مظلوم نیست چون به غیر از لاله به دو کودک او هم خیانت کرد مظلوم نیست چون به حریم یک خانواده پای گذاشت و حرمت آن را تکه تکه کرد و افسوس که این روزها همه او را اسطوره عاشقی کرده اند بدون توجه به این که عشق حرمت دارد بدون توجه به بلایی که بر آشیان لاله وارد شد بی شک این داستان تراژدیی است که آقای محمدخوانی بر پا کرد و هم اکنون به یاری قوانین اسلامی خود بدون کوچکترین مجازاتی آزادانه زندگی میکند ولی زندگی لاله بیگناهانه از میان رفت و زندگی شهلا گناهوارانه از میان رفت و روان فرزندانش مدتهاست که به شخم و کینه و نفرت آلوده است. از بین مقالاتی که این روزها خواندم مقالات شما بسیار واقعه گرایانه تر بود چون حرف از بخشش زدید ولی دیگران ایشان را بانوی معصوم پاکیزه ای فرض کردند که خانواده لاله وحشیانه قصد دریدنشان را دارند که من فکر می کنم این درست نیست نباید هیچگاه مصیبتی را که بر خانواده لاله و خود لاله وارد شد فراموش کرد لاله قبل از مرگ ماجرای این خیانت را فهمیده بود و تحمل خیانت برای هر کسی کاری بس دشوار است.

    پاسخحذف
  3. برادر من هم در سال 60 پس از شکنجه های فراوان اعدام شد و ما حتی جای دفن او را نمی دونیم آرزوی مادر من هم سرنگونی این حکومته اما خواهرم یا برادرم ما که قربانی خشونتیم چرا نباید در صف اول مبارزه علیه خشونت باشیم؟چرا باید این دور باطل و مسموم رو ادامه بدیم؟

    پاسخحذف
  4. gham-angiz tarin ghesmate majera ine ke ebhamate ziadi dar morede gonah-kar boodane Shahla Jahed vojood dasht! shayad bi-gonah koshteh shod

    پاسخحذف
  5. من نظر مخالفي با اين دوست عزيز (كه نظر داده) دارم و كاملا مطالب آقاي داد رو تاييد مي كنم اولا جنايتكاران دولتي وضعيتشان از يك زن مظلوم( كه معلوم نيست واقعا گناهكاره يا نه ) كاملا متفاوت است.آنها كاملا با اراده خود صدها نفر را ميكشند و حق ملت را غارت مي كنند بنابراين جنايت كار جنگي هستند و بايد مثل صدام دادگاهي شوند شما دوست عزيز كه برادرتان در راه آزادي جان داده حق داريد كه آن افراد جنايت كار دولتي را در دادگاه در حضورتان در حال محاكمه ديده و اگر لازم ديديد درخواست اعدام كنيد چون به نوعي جنايتكار جنگي هستند و مورد سياسي است . ولي حق نداريد در مورد يك زن بيكس و تنها اين طور خشن قضاوت كنيد.چون اين يك مورد تلخ اجتماعي است و آنها با اين زن همانطور رفتار كردند كه قبلا با برادر شما نمودند و به گفته شما تير باران شد. به جاي اين زن برادرت را تجسم كن دوست من . ببين چه قدر دردناك است . به نظر من گنهكار اصلي در درجه اول خود ناصر محمد خاني شوهر مقتول است كه با وجود ازدواج اول بدون اخلاق و جوانمردي ورزشي زني ديگر را به روز سياه مي نشاند و صيغه اش ميكند. گناهكار دوم هم رژيم ابله آخونديست كه با اين قوانين اسلامي مندرآوردي خودش حق زنان را لگدكوب كرده و تنها ميخواهند به اميال پست جنسي خودشان صورت شرعي و قانوني بدهند. يك فوتباليست بايد با اخلاق و با معرفت بوده و الگويي از گذشت و جوانمردي و ادب در جامه باشد نه اينكه مثل ناصر محمدخاني هوس باز و بي مهر باشد. اين مثلا دادگاه اسلامي هيچ مجازاتي براي ناصرمحمدخاني به عنوان شروع كننده اين واقعه تلخ در نظر نگرفت. لعنت بر اين بي دادگاه اسلامي- براي اعدام برادرت متاسفم دوست من ولي از تو تمنا دارم كه مانند برادرت جوانمردي ات را فراموش نكني و ابليس انتقام را جايگزين الهه تعقل و گذشت براي قضاوت بر بنده ديگر (هموطنت)نكني.

    پاسخحذف
  6. من اصولا با حکم اعدام مخالفم، اما باعث نمیشه فراموش کنیم که این زن قاتل مادر دو پسر بچه است. به داشتن رابطه نامشروع با شوهر این زن که هیچ آزاری بهش نرسونده بود راضی نشد…و کشتش. اگر با حکم اعدام مخالفید براش مبارزه و فعالیت کنید، اما از این زن قدیس نسازید که فقط به خاطر حسادت یک زن جوان رو کشته.

    پاسخحذف
  7. نمی دونم خانواده لاله امشب چه حالی دارند ؟ آیا دیگه خیالشون راحت شد؟ الان اونا هم فرقی با شهلا ندارند هردو قاتل هستند.

    پاسخحذف
  8. خیلی سخته دیدن یک انسان درحال جان دادن!!!!!

    پاسخحذف
  9. sarnegunie jomhurie islami yek khoshunat ya yek entegham nist, balke talash baraye ijade hokumati democrat hast ke ensanha bi gonah va ya ba gonah be mojazat sakht gereftar nashavand. Khaste melatist baraye residan be jameye behtar, va zendegi asudetar, ke dar an az sade tarin hoghughe bashari barkhordar bashand.
    Ama dar morede shahla, douste aziz, shahla bi gonah bud va ashegh, inke shahla rah be khanei bord eshkal az sosti an bud. va moghase mohamad kahni ke asheghe hich kas nabud joz khodash, va baraye nejate khodash hardo zane zendegi khod ra be koshtan dad.

    پاسخحذف
  10. Dostane azizi ke Ishan ra mostahghe gonah midanand!aya midanand va mikhanand ke in ensane bigonah dar jomhori na eslami mohakeme mishawad.jaei ke hic dastrasi monasebi be hoghoghe ensani an ham baraye zanan nist?shawahed neshan midahad ke ishan bigonah bode va ast.va garna chera 9 sal tol keshide!bedone shak in masale niz manande ghatlhaye sanjirei va digar jenayate jomhori na eslami be baygani tarikh khahad raft va ghesawat be tarikh seporde khahad shod.

    پاسخحذف
  11. iman,morovat, mardanegi,ensaniat,va sayere sibaihaie ke samani dar keshvare ma setun va payeh bud digar dir samanist ke be faramushie sepordeh shodeh.
    in entehaye adamiat ast

    پاسخحذف
  12. آقای بیات بسیار عالی حق مطلب را بیان کردید.
    و اما...
    همه آنهایی که دم از اخلاقیات می زنید، آیا تا به حال مرتکب هیچ خطایی نشده اید، هیچ حقی را ناحق نکرده اید؟ چطور است که اینقدر راحت بر مسند قضاوت می نشیند.. بی شک در کنج خلوت خاطرتان جمع است که همیشه “مرگ برای دیگریست”. نگاهی به خود بیندازید چون بی شک مرگ شما را در خواهد یافت. من هم متاهل هستم و اعتراف می کنم که بارها در دل لرزیده ام … ولی زندگی سراسر آزمایش است و همه نکته در اینجاست که خداوند برای ما فرصت “اصلاح” و بازگشت قائل شده… در عجبم که ما چقدر نسبت به خودمان بخیلیم
    شمایی که علاقه مند به این پرونده هستید، آیا از شبهات مهمی که باعث شد رئیس پیشین قوه قضائیه دستور رسیدگی مجدد را صادر کند هم خبر دارید…چگونه فرض گرفته اید که شهلا قاتل است؟ از کجا به این علم رسیدید؟ چرا قضاوت می کنید و بار خود را از این که هست سنگین تر؟ همه ما در همچین فجایعی مقصر هستیم…

    شاید سوال مهم تر این باشد که واقعا دستگاه قضایی ما در امر عدالت تا چه حد قابل اعتماد است؟ آیا اصلا عدالتی در این دستگاه عریض و طویل یافت می شود؟ قوانین ما تا چه حد توانسته اند واقعا بازدارنده خشونت و جرم در جامعه باشند؟ به نظر نمی آید مجازات اعدام که امروز با نهایت دست و دل بازی در نظام قضایی ما تجویز می شود در کاهش خشونت و جرم موثر بوده باشد. بلکه بیشتر به همان خشونت دامن زده است. مهمترین اثر این قبیل خشونت های دولتی تولید نوعی “بی تفاوتی نسبت به خشونت” در جامعه است که نمونه آن را در واقعه میدان کاج شاهد بودیم. قانونی که این طور افراد را مقابل هم قرار می دهد نه فقط در حق متهم بلکه در حق اولیای دم هم جفا می کند… فکر می کنید خانواده لاله این پس آسوده خواهند بود؟..آیا منصفانه است که تصمیم گیری راجع به مرگ و زندگی فردی و نحوه مجارات او را بر عهده شهروندانی بگذارند که هیچ گاه داوطلب چنین موقعیتی نبودند و هیج ابزاری برای تشخیص مستقل ندارند؟ اگر چند سال دیگر قاتل واقعی پیدا شود و یا به هر دلیلی معلوم شود که قضاوت غلطی صورت گرفته است، چه؟ چه کسی باید جواب وجدان ناآرام این ها را بدهد؟
    فقط یک لحظه فکر کنید چه بلایی سر روان آن کودکی آمده است که صندلی را از زیر پای شهلا هل داد؟

    وسخن آخر اینکه براستی همه ما در معرض این انتخاب بزرگ هستیم: نور یا تاریکی، بخشش یا انتقام، مهر یا نفرت
    اگر بدانیم که بنا نیست "ما" عدالت را برقرار کنیم و لزوما عدالت آنی نیست که "ما" تشخیص می دهیم، اگر بدانیم که چه بسا ما فجایعی به مراتب هولناک تر می آفریدیم اگر در مسند قدرت بودیم و اگر بدانیم حتی شکنجه گر ما حق دارد که با او عادلانه برخورد شود و حق دارد از کرده خود پشیمان شود و طلب عفو کند... اگر بدانیم که سرنوشت ما، "همه ما" بیش از آن که تصور می کنیم به هم تنیده شده، در قضاوت احتیاط می کردیم و به جای "لعن" و "نفرت"، "مهر" می پراکندیم.

    پاسخحذف
  13. نمیدانم شهلا گناهکاربوده یا بیگناه فقط این را میدانم که هر دو قربانی قوانین زن ستیز جمهوری اسلامی شدند من هم با خشونت اعدام مخالفم

    پاسخحذف
  14. خشونت کاری زشت وخارج از ارزش انسانی است قتل بی ارزشی تمام است واعدام کردن ازتمامی این بی ارزشی ها بدتر وننگین تر است.چرا انسانها اینقدر کوته فکرند چرا دلایل یک فاجعه را با فاجعه دیگر تکفیر میکنند ایا زندگب زیبا نیست .این درد اجتماعی ماست این فرهنگ عقب افتادگی وبی فرهنگی اسلامی ماست. این بی احترامی به انسانیت است که امروز درایران اسلامی حکم فرماست وریاست میکند. ای کاش ما همگی لحظه ای چند این احساس خفگی طناب دار را در گردنهایمان احساس کنیم تا بفهمیم که اعدام قتل سازمان داده شده حکومتی است.وای کاش این ناصر بی نصرت که عمری دایه ورزش را به دنبال خویش میکشد زره ای وجود و وجدان بیدار داشت تا نتواند لحظه ای از هم خوابگی با شهلا را فراموش کند وحکم بر برائت شهلا میداد تا او هم اکنون بتواند زندگی کند .که چه بسا خود ناصر محمد خانی قاتل بوده وشهلا بخاطر عشق قربانی شد.وهزاران سوال بی جواب دیگر .بابک داد واقعا دستت درد نکنه که میگی و یک جریان را به چالش میکشی.

    پاسخحذف
  15. moteasefam ke bayad eteraf konam ke jameeye iran ma dare tavasoteh ahkame barbariyat arab edare miyshe. bayad paziyroft ke iran sarzamine eshghal shodehii hast ke tavasote ghavanine arab edare miyshe. ghavanini ke baraye hich kodam az ma irani ha pasandide niyst. moteasefam ke in 32 sal baes shodeh in ghavanin khoye mardom ro be samteh khoshonat avaz konan.

    aghaye Dad miydonid chera hich pahlevani nayomad dame zendan pa dar miyono kone. miydonid chera khode Nasere Mohamadkhani chizi nagoft. chon hame khejlat zadeh bodan. chon paye namos dar miyon bod. chon pahlevane emroz yad gerefteh vaghti bahs bahse namosi hast dekhalat nakone yani zede arzesh ha be jaye arzesh ha to dele mardome ma ja baz kardeh. khode ishon ham tarjih dad pesaresh ro ghatele zane dovomesh kone be jaye inke be eshtebahesh eteraf kone. eshtebahi ke har chand az nazare ghanoni ishon ra tabrae kard chera ke dashtan bish az 1 hamsar daem va chand hamsare movaghat dar jomhori eslami ghanonan mojaz ast (ghanone arab) ama dar miyan mardom pasandideh niyst.

    ama dar javabe doste azizi ke goftan khanome Shahla ba elme be in ke varede zendegiye shakhs diygari shodeh varede zendegi aghaye Mohammadkhani shodeh bayad goft in ham az diygar bimariyhaye jamee sonatiye mast ke salhast dare khone mardom ro miymeke. ishon avalin nabodan akhari ham nakhahand bod. vaghean dardnake ke afrad majbor be zendegi ba hamsaraneshon bashan che mard che zan dar hali ke az zendegishon narazi hastand. chera joda nemiyshan? baraye sharayete hakem bar jamee. va khob bale hokomate mard salare jame be jaye baz kardan mohite jame ahkami mard salarane vaz miykone ke be mard ejaze miydeh ke biysh az 1 zan dashte bashe ghafel az inke on ham dar in sargardani gom khahad shod va chenin terajedi haii natiyjeye ahkam va sharayete bimare jame hast. va natiyje an etefaghist ke dar miydane kaj oftad va baz chon masale namosi bod mardom dekhalat nakardan!!!! in yani fajee, yani mardom teshneye khon hastan, yani inha ba be jan ham andakhtan mardon khodeshon ro az tiyrrase dandane mardom dor negah dashtan.

    ama an roz khahad resid ke iran ma azad gardad motmaenam.

    پاسخحذف
  16. Man az Shahla defaa nemikonam vali gozareshe in bode ke kare zan nabodeh, naghshe keshide shode bod baad mohammad kh, Shahla ra mifreste ke sari be anja bezanad ve o az hame ja bi khabar pash be sahneye ghatl keshide mishe.man afsosam bishtar az raftane Laleh ve ve bi madar shodane 2 tefle masoom ast, sarnegon bad J.Eslami.

    پاسخحذف
  17. منهم مثل بيشتر دوستان با اعدام مخالفم...چون اعدام پاك كردن صورت مسئله است نه راه حل...در مورد خانم شهلا هم جدا از اينكه ايشون گناهكار بودن يا نه بسيار متأسفم ...به نظر من آقاي ناصر محمدخاني قاتل هر دو نفر هستند كه در پناه و امنيت قوانين زن ستيز اسلام دست به اين جنايت زدند.

    پاسخحذف
  18. به نظر من قصاص حق خانوادهء مقتول است و تا زمانی که در جایگاه این خانواده نباشیم حق اظهار نظر در این مورد نداریم و البته بخشش بسیار پسندیده و زیباست اما گاهی درد انقدر وسیع است که عفو را در تنگنایی دست نیافتنی برای ذوی الحقوق قرار میدهد.به خانوادهء سحرخیزان نمی توانم ایرادی بگیرم زیرا از دردشان اگاه نیستم اگر چه به شخصه ان شب تا صبح دعا میکردم فرصتی دیگر ولو در اخرین لحظه به حماقت و بچگی شهلا بدهند . شهلا قربانی همین دو عنصر شد ، از روی بچگی دل به نامردی بست که جز استفادهء ... از او هیچ مقصودی نداشت و تلاشی برای نجاتش نکرد وگستاخانه حتی خود کثیفش را در وارد کردن این زن به زندگی خانوادگیش بیگناه که دانست هیچ حتی خود را برای قصاص او ذی حق قرار داد انگار نه انگار که این او بوده که این زن را به زندگی لاله وارد کرده و سهم او در این جنایت بیشتر از شهلا نباشد کم از او نیست . و شهلا از روی حماقت به ارتباطی ادامه داد که پایانش اگر این هم نبود شیرینتر از این هم برایش نمی توانست باشد، چرا که فراموش کرد یا اساسا نمیدانست هرگز کاخ خوشبختی بر ویرانه های بدبختی دیگری بنا نمیشود.بهر حال من ان نامرد را کم از شهلا مقصر نمی دانم امیدوارم عذاب وجدان لحظه ای دست از سرش بر ندارد و معتقدم اگر دادگاه های ما عادلانه رای می دادند می بایست او هم در کنار شهلا قرار می گرفت .

    پاسخحذف
  19. من با اعدام مخالفم. برادر ۲ اعدامی (۱۶ساله دانش آموز و ۲۲ ساله دانشجو) آینده ایران فقط وقتی‌ به آرامش و صلح نزدیک میشود که چرخه‌ی خشونت از بین برود. به عنوان الگو در مورد مسائل سیاسی میتوان به آفریقای جنوبی اشاره کرد و کمیته‌های حقیقت یاب که ریشهٔ جنایت را بررسی کرد. در مورد مسائل جنأیی کشورهای اتحادیه اروپا را میتوان الگو قرار داد. نگاه به آمار جنایت در ایران بکنید، می‌بینید که با وجود سنگین‌ترین مجازات، آمار جنایت بالاتر است.

    پاسخحذف
  20. اين حرفاجيه بابا اين شهلا كه همه دم از مظلوميتش ميزنن نه تنها قاتل يك زن بى كناه است بلكه قاتل يك خانواده است كه مرد ان خانواده هم در اين جنايت بى كناه نبوده .به قول اون خواهرم از شهلا يك قديسه نسازبد.عشق حرمت دارد .ايتقد ساده حرمت عشق را نشكنيد.تو قران اومده كه حكم قاتل قصاص و خانواد مقتول اين حق را دارد كه قاتل دختشان را مجازات كنند .اين در همه جا است .ايران و غير ايران نداره .بيخود هم كردن جمهورى اسلامى نيندازيد.بيايد يكم واقع بين باشيد و براى يك بار هم كه شده خود را جاى خانواده لاله بكذاريم كه اكه شما بوديد واقعا ميبخشيديد؟انصافا

    پاسخحذف
  21. اینقدر تنگ نظرانه و محدود نگاه نکنیم. فقط کسی می تونه در مورد بخشش شهلا جاهد قاتل حرف بزنه که یکی از عزیزانش رو با چاقو سلاخی کرده باشند. حال این عزیز مادر هم باشد. به نظرم من شهلا جاهد بیش از حد هم زنده مونده بود. اینکه محمدخانی هم باید مجازات می شد حرف دیگری است که هیچ چیز از گناه بزرگ شهلا جاهد کم نمی کنه!

    پاسخحذف
  22. راستي اين ناصرمحممدخاني چقدربي غيرت وبي شرافت ورذل وناجوانمرداست که پس از ديدن نتيجه هوسراني هاي کثيفش آرزوي بازگشت به فوتبال را دارد اگر ذ ره اي غيرت داشت پس از ديدن دست وپازدن شهلا بردار قيد زندگي نکبت بارش را مي زد که دنيايي را ازوجود ناپاکش آسوده نمايد که متاسفانه از چنين بي غيرتي اين نيزبرنيايد.

    پاسخحذف
  23. گناهکار یا بی گناه،انتظار مرگ دردناک است.ولی یادمان نرود:
    هرگز مرگ یک انسان تسکین درد از دست دادن عزیزی نیست.
    هیچ انسانی قدیس نیست.
    تصمیم گیری برای مرگ یا زندگی یک انسان توسط انسانی دیگر دخالت در روند هستی است.

    پاسخحذف