آخرين مطلبم در « فرصت نوشتن»

۱۳۸۹ آذر ۶, شنبه

تلگراف / خامنه اي پژوي احمدي نژاد را مي خرد! / بابك داد


ضدعفوني پژوي احمدي نژاد هنوز ادامه دارد:
«تو را به جان رهبر، اينو به كارواش ببر»!
«محصولي» وزير ميلياردر رفاه و تامین اجتماعی گفت: "در همایش خیرین مسكن طرح مهر، خودروی پژو 504 رئیس جمهور برای كمك به ساخت مسكن به حراج گذاشته شد!" / خبرگزاري مهر
اين ماشين متعلق به شهردار سابق تهران (رئيس جمهور فعلي) است كه چون از قديم فرمانش ايراد داشت، احمدي نژاد تمام خيابانهاي تهران را داد دوربرگردان درست كردند تا پژوي وامانده اش بتواند در آنها دور بزند! ظرف پنج سال گذشته، بيش از سي هزار «نفر/ساعت/ وايتكس!» مشغول شستن ماشين پژوي احمدي نژاد بودند تا بخصوص «صندلي راننده» را بشورند و از انواع باسيل و آميب و ميكروبهاي مرگبار تخليه اش كنند! بر اساس آخرين خبرها، هنوز ماشين مربوطه كاملا" ضدعفوني نشده و تشعشعات ميكروبي و هسته اي(!) در كف صندلي راننده وجود دارد! ميكروبهاي مربوط در صورت نفوذ به بدن آن هم از راه پايين(!)، موجب مي شوند راننده اين پژو 504 الكي بوق بزند! براي ماشينهاي بزرگتر از خودش شاخ و شانه بكشد! براي «صندلي هاي خالي» ماشين خودش و ماشينهاي همسايه سخنراني كند و در حاليكه دستش را تا آرن در دماغ كرده، در اتوبانها با انواع ماشينهاي فورشه و بنز الگانس كورس بگذارد و وقتي هم كه باخت، اصلا" ككش هم نگزد و به سرنوشت گونگولي دماغش فكر كند!
از زمان تعمير و شتشوي اين پژوي قراضه، راننده هايي كه آن را جابجا كرده اند، اغلب به بيماري روده و لثه و دماغ مبتلا شده اند. چندتايي از آنها همينطوري براي پليس راهنمايي شيشكي انداخته اند و به پليس گفته اند:"اينقدر جريمه بنويس تا جريمه دونت پاره بشه!"
وزير رفاه از مردم خواسته «قيمت پايه» پيشنهادي خود را براي اين پژو با همه مخلفات و ويتامين هاي متعلقه اعلام كنند. برخي منابع موثق از لغو احتمالي اين مزايده با حكم حكومتي(!) مقام عظماي ولايت خبر مي دهند و مي گويند "آقا" چشمش دنبال اين ماشين است و مي گويد «عطر ولايت» هنوز از لاشه ي اين پژوي 504 به مشام ما مي رسد!
كارشناسان مي گويند اين پژو هنوز بدجوري بوي لاشه جوراب و سيرپخته و گونگولي دماغ محمود را مي دهد! همسايگان سابق احمدي نژاد در نارمك، از ساعتها قبل از رسيدن ماشين پژوي محمودآقا به منزل، از بوي ماشين او حدس مي زده اند كه باز اين "دسته گل محمدي" دارد به خانه اش بر مي گردد و شعار مي داده اند: :«احمدي دلاور! تو را به جان رهبر، اينو به كارواش ببر»! و « جان مقام رهبري! امروز ديگه كارواش بري
به گفته محصولي، برخي از همسايگان بسيجي محمودآقا از دست چرخاني متوالي ايشان در دماغشان و «عطر ولايت» كه جوي هاي محله نارمك را برداشته بود، خاطرات خيلي خيلي عارفانه و زيبايي دارند كه قرار است در كتابي منتشر شود و وزارت ارشاد آن را هم به مزايده عمومي بگذارد تا پولش صرف مهرورزي به بسيجيان شود!

۶ نظر:

  1. صفحه کلیدت فارسی نیست (عربی هست) درستش کن.

    پاسخحذف
  2. خیلی باحال بود،نمیدونستم طنز پرداز هم هستی

    پاسخحذف
  3. خیلی‌ جالب نوشتی‌ جناب داد، موفق باشید...vvv

    پاسخحذف
  4. ماشین احمدی نژاد که این نیست بابا این یارو دیگه کمتر از بنز و لندکروز سوار نمی شه.

    پاسخحذف
  5. حرف نداشت. ممنون آقای داد.

    پاسخحذف
  6. آفرين خسته نباشي بابك جان چه مطلب جالبي بود. راستي دلمان براي صداي دلنشين و سخنان شما در صداي آمريكا و خبر گذاريهاي ديگه كه حضور داشتي تنگ شده لطفا باز هم ادامه بده البته مصاحبه هفته قبل شما رو در صداي آمريكا ديدم عالي بودي بابك جان

    پاسخحذف